نامهای سرگشاده به پاپ اعظم واتیکان، پاپ فرانسیس، در رابطه با نسل کشی در غزّه و فلسطین:
====
عالیجناب! پاپ " خورخه ماریو برگولیو فرانسیس"، اسقف رم و رهبر معنوی کلیسای کاتولیک:
سلام و درود بر تمام بیگناهان این گیتی و سپس:
این پیام را در بحبوحهی موج جنایتهای ضدبشری، قتل عام، و مجازات دستهجمعی اشغالگران اسرائیل و حامیان آن علیه مردم فلسطین و غزّه به شما می فرستم، به این امید که چشم و گوشتان گشوده شود و تأثیری مثبت بر روحتان بگذارد تا کمکی باشید در پایان بخشیدن به تراژدی مرگ و نابودی بشریت در فلسطین؛ که چنین خواستهای انگیزهاش، انسان دوستانه، اخلاقی و تقرّب جستن به خالق هستی است.
پاپ عزیز: در زمانی که این نامه را مینویسم، ارزشها، اصول و آموزههای عیسی مسیح (علیه السلام) در فلسطین، یکی از محبوبترین اماکن روی زمین نزد او (علیه السلام) و زادگاه شرایع آسمانی، به دست ارتش اشغالگر اسرائیل و متحدانش که از انواع سلاحها استفاده میکنند، هتک حرمت میشود؛ کسانی که بدترین شیوههای خشونت و قتل را علیه مظلومان انجام میدهند و از بمباران کودکان، زنان، سالمندان و جوانان بیگناه خرسند میشوند. آنها غیرنظامیان بیدفاع را محاصره کرده، گرسنگی مداوم، قطع دارو، آب، غذا و قطعی برق را برای اهالی شهر غزّه روا داشتهاند.
باعث شوک است عالیجناب، که این اتفاق با حمایت و به برکت کشورهای «مسیحیِ» غربی مانند: ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، ایتالیا، فرانسه و آلمان رخ داده، کشورهایی که در قانون اساسیشان تظاهر به پاسداشتن ارزشهای والای انسانی است با تکیه به مرجع اخلاقی، عاطفی و معنوی «مسیحی». ایشان نه تنها به سکوت مطلق در برابر جنایات ضد بشریِ رژیم صهیونیستی علیه غیر نظامیان بیگناه بسنده نکردند بلکه با ارسال اسلحه، پول و انواع حمایتهای سیاسی، اطلاعاتی و لجستیکی به نفع این تجاوز ناعادلانه اقدام کرده و خود را از مرتکبان درجه یک این جنایات ساختند و در فاجعه انسانیای که مغایر با رهنمودهای آسمانی، و مغایر با رویکرد رهبران تمدن بشری از جمله رویکرد دو پیامبر خدا، ابراهیم و موسی (علیهما السلام) است سهیم شدند. خداوند متعال به نقل از صحیفههای این دو پیامبر، در قرآن کریم چنین گفته است:
{أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَىٰ¤ وَإِبْرَاهِيمَ الَّذِي وَفَّىٰ¤ أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ¤ وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ¤ وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَىٰ¤ ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَىٰ¤ (النجم: ۳۶-۴۱).
ترجمه:
آيا به آنچه كه در صحيفههاى موسى بود، خبر داده نشد؟¤ و [نير در صحيفههاى] ابراهيمى كه وفا گزارد؟¤[با اين پيام:] كه هيچ بردارندهاى بار گناه ديگرى را بر نمىدارد.¤ و آنكه انسان جز آنچه كرده است، ندارد.¤ و آنكه [حاصل] تلاشش ديده خواهد شد.¤ آنگاه به آن [تلاش] جزايى هر چه تمامتر به او خواهد رسید.
در همهی رسالت های معتبر آسمانی و در دعوت رسولان و پیامبران از قبیل نوح، ابراهیم، موسی، عیسی (علیهم السلام) و محمد (صلی الله علیه و سلم)، زندگی بر اساس عدالت و صلح استوار بوده، به گونهای که هیچ بردارندهاى نباید بار دیگری را به دوش بکشد؛ اینک چگونه میتوان این مجازات دسته جمعی، کشتارهای هولناک و جنایات جنگی صهیونیستی را به دوش مردمان بیگناه و غیر نظامیان بیدفاع غزه انداخت، [ تا لحظهی تنظیم این نامه، قربانیان این تراژدی، حدود ۴۷۰۰ غیرنظامی بی گناه ۱۸۷۳ کودک، ۱۰۲۳ زن، ۱۸۷ سالمند و دهها نفر، برآورد شدهاند] که مظلومانه زیر آوار، به قتل رسیدهاند، آنهم در میان خاموشی، و سکوت اکثریت رهبران، نهادهای غربی، مراکز مذهبی و کلیسا، رسانهها و نهادهای حقوق بشر؛ گویا فلسطینیهایی که جان باختند، انسان نبودند!؟
عالیجناب پاپ: ما درخواستهایتان را مبنی بر گشایش گذرگاههای بشردوستانه برای کمک به محاصره شدهگان در نوار غزه دنبال کردیم و اظهارات کاردینال پیترو پارولین (وزیر امور خارجه واتیکان) را هم دنبال کردیم که گفت: «اولویت واتیکان، آزادی گروگانهای حماس بوده و آمادهی هرگونه میانجیگری میباشد». وی نیز در مصاحبهای با رسانههای واتیکان گفت: «البته که حملهی حماس غیرانسانی است!، ولی حتی دفاع مشروع، نیز باید موازین تناسب را رعایت کند!». همچنین اظهاراتی را شنیدیم که از سوی الی کوهن، وزیر امور خارجه دولت اشغالگر اسرائیل منتشر شد: «انتظار میرود که واتیکان بیشتر نگران رنج اسرائیل باشد...».
ما تعجب میکنیم که اولویت رهبری واتیکان صرفاً آزادی گروگانها است و حتی اشارهای به لزوم توقّف کشتار غیرنظامیان توسط ارتش اسرائیل نکرده است. آیا مصیبتهای بسیاری از خانوادهها که تعدادی از آنها به طور کامل نابود شدند، برابر با رنج گروگانهای اسرائیلی است!
و آیا بیانیههای رسانهای و موضعگیریهای فروتنانهی شما مانع درد و رنج انسانی و جنایات هولناک جاری در غزّه و فلسطین خواهد بود؟ آیا جهت دفع تجاوزات اسرائیل که طی چند دههی اشغال فلسطین، عمداً مسیحیان و مسلمانان را به جهات مختلف مورد آزار و اذیت قرار داده و به مقدسات آنها توهین کرده است، همین بیاناتتان کافی است؟! آیا پاپ از اقدامات متعدد و پی در پی نژادپرستانه صهیونیستها علیه زائران مسیحی که به شهر قدس میآیند و چه بسا از ورود به کلیسای "قیامت" جهت ادای نماز و مناسک مذهبی خود در آنچه که به "شنبه مقدس" و "عید پاک و با شکوه" نامیده می شود منع میشوند؛ آگاه نیست؟
آیا در بارهی حملات آنها به کلیساهای مسیحی تاریخی در قدس اشغالی، بیت لحم، ناصره، و الخلیل، اطلاع پیدا نکردهاید؟ در مورد حملاتشان به "کلیسای قیامت"، "کلیسای مقبره"، "کلیسای مهد" در بیت لحم، و "کلیسای بشارت" در ناصره چطور؟ و یا از حملهی شهرک نشینان به دیوارهای کلیسای ارامنه، در شهر قدس، نوشتن عباراتی چون "مرگ بر اعراب، ارامنه و مسیحیان" و "بیت المقدس فقط متعلق به یهودیان است" را مطلّع نشدهاید!؟
مگر میتوان به سادگی تف انداختن مهاجران یهودی بر صورت روحانیون مسیحی در شهر قدس را محکوم کرد که نه تنها نیروهای اشغالگر حاضر در آنجا مانع نمیشوند بلکه عملاً عاملان این کار را حمایت کرده و همواره این جنایت افزایش پیدا کرده که به یک عادت روزمره تبدیل شده است؟
آیا [برای اثبات تروریستی بودن اسرائیل] شواهدی بزرگتر از آن حملات وحشیانه به غزه وجود دارد که جنگافزارهای اسرائیلی بیمارستان (باپتیست) کلیسای اسقف انگلیکن را ویران کرد و سپس کلیسای ارتدکس یونانی (سنت پورفیریوس) در غزه را هم تخریب نمود؟
چنانکه حملههای مکرّرشان به مساجد مسلمانان صورت گرفته، اکنون نیز ۳۱ مسجد (که ۲۶ مسجد بطور کلی خاک شده است) را ویران ساختند. پس چگونه این جملات به تنهایی میتواند برای پایان دادن به آنچه اتفاق میافتد کافی باشد، که البته هر کس آن بیانات و جملاتتان را با دقّت بخواند متوجه خواهد شد که شاید شما جرم قربانیان را برابر با جلّادان میدانید ضمن نادیده گرفتن دهها تخلّف و جنایات اسرائیل اشغالگر علیه جمعیت مسلمان و مسیحی فلسطین از ابتدای اشغال فلسطین در سال 1948م!؟
پاپ عزیز: در این مجازات دسته جمعی و «ناعادلانه» که ناقض حقوق بشر، قوانین بینالمللی و قوانین آسمانی است، تقصیر کودکان، سالمندان و زنان چیست؟
پس این اقدامات تجاوزکارانه دلیل واضحی است بر دوگانگی و نفاق مواضع کشورهای غربی نسبت به حقوق بشر در واژههای "آزادی"، "زندگی" و "همزیستی مسالمت آمیز" است و چهرهی تمدن غرب و ارزشهای والای حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) را مخدوش ساخته است.
آری، در برابر این چالش تمدنی و اخلاقی، صدایتان باید رساتر و بلندتر، به تقبیح این تجاوز آشکار شنیده میشد، و باید شدیداً این جنایات را محکوم کرده و فارغ از رنگ، نژاد و عقیده از مردم بیدفاع غزّه جانبداری و حمایت میکردید، و چنین اقدامی را مرجعیت معنویِ "تاریخی" شخصیت پاپ در ترویج مفهوم صلح، عدالت و حمایت از مظلوم، در مقابل کسانی که با بدترین اشکال جنایی، تبعیض و حذف قومی، چهرهی انسان، فرهنگ و نقش او را مخدوش میکنند، اقتضا میکرد.
جناب پاپ: رویکرد همهی انبیاء و رسولان؛ نخست از حضرت آدم (علیه السلام) و سپس: سیدنا نوح، سیدنا ابراهیم، سیدنا اسحاق، سیدنا یعقوب، سیدنا یوسف، سیدنا هارون، سیدنا داوود، سیدنا سلیمان، سیدنا زکریا، سیدنا یحیی، سیدنا عیسی و سیدنا محمد (صلی الله علیه و سلم) رد این بیعدالتی و ظلم و حمایت و جانبداری از ارزشهای انسانیت در مراتب والای آن یعنی آزادی، عدالت، کرامت، حفظ حقوق بشر، حفظ مال، آبرو، خون، نسب و غیره... بوده است.
آیا گفتار و صدایتان در حدّی بالا و بلند بوده که سبب توقف ظلم و باعث حفظ مظلوم از این ظلم و جنایت دسته جمعی گردد؟
جناب پاپ! همانا در سرگذشت انسانیت بر اساس آنچه خداوند در کتابهای آسمانی و به خصوص در قرآن کریم برای ما نقل کرده، زمانی که قصهی دو فرزند آدم که سراسر درس، پند و عبرت است در قرآن کریم روایت شده، چنین آمده است که یکی از دو فرزند آدم (علیه السلام) برادرش را به قتل میرساند و بعداً از کردهاش پشیمان میشود، اما با خشم و نفرین خداوند مواجه میگردد؛ زیرا کشتن آدمی از جمله موارد فساد و تباهی در زمین است که با رویکرد و منهج عیسی (علیه السلام) و منهج اسلام تناقض دارد. چنانکه در قرآن کریم اینگونه وارد شده است:
[وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِن أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ¤ لَئِن بَسَطتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَاْ بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لَأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ¤ إِنِّي أُرِيدُ أَن تَبُوءَ بِإِثْمِي وَإِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ وَذَلِكَ جَزَاء الظَّالِمِينَ¤ فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ¤ فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءَةَ أَخِيهِ قَالَ يَا وَيْلَتَى أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءَةَ أَخِي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ¤ مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِكَ فِي الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ] (المائدة: ۲۷ –۳۲).
ترجمه:
و خبر دو فرزند آدم را به راستى بر آنان بر خوان، چون [هر كدام] قربانى اى نذر كردند، كه از يكى شان پذيرفته و از ديگرى پذيرفته نشد. [آن ديگر] گفت: قطعا تو را خواهم كشت. [هابيل] گفت: خداوند فقط از پرهيزگاران مى پذيرد¤
اگر دستت را به سوى من دراز كنى تا مرا بكشى، من هرگز دست خود را به سوى تو دراز نخواهم كرد تا تو را بكشم. به راستى كه من از خدا، پروردگار جهانيان مى ترسم¤
من مىخواهم كه گناه مرا و گناه خود را بر دوش كشى، و از دوزخيان، باشى و سزاى ستمكاران اين است¤
آنگاه [هواى] نفسش كشتن برادرش را براى او آراسته [و ساده] جلوه داد، و او را كشت و از زيانكاران شد¤ آنگاه خداوند زاغى فرستاد كه در زمين كاوش مىكرد تا به او بنماياند كه جسد [مرده] برادرش را چگونه پنهان كند. گفت: اى واى بر من، آيا از آنكه همچون اين زاغ باشم، ناتوان مانده ام. كه جسد برادرم را پنهان كنم، و [بدينسان] از پشيمانان شد¤
به همين سبب بر بنى اسرائيل مقرّر داشتيم كه هر كس كسى را جز [در مقام قصاص] كسى يا [جز به سبب] فسادى [كه] در زمين [مرتكب شده باشد] بكشد، چنان است كه گويى همه مردم را كشته است و هر آن كس كه [سبب] زنده ماندن كسى شود، چنان است كه گويى همه مردم را زنده داشته است و بى گمان فرستادگان ما نشانههاى روشن براى آنها آوردند. آنگاه، پس از آن بسيارى از آنها در زمين زياده روى مىكنند¤
خداوند متعال در کتاب آسمانی خود برای ما روشن میکند که هر کس جانی را غیر از [قصاص] نفس یا به انگیزهی فساد در زمین، بکشد، گویی همهی بشریت را کشته است، پس چگونه خواهد بود جرم کسی که هزاران زن، و دهها هزار کودک و سالخوردهی بیگناه و بیدفاع را در غزه و فلسطین [و دیگر بلاد و سرزمینها] با سنگدلی و توحّش به قتل برساند آنهم در برابر دیدگان همهی بشریت و سکوت مدّعیان و حاملان پیام صلح در غرب و شرق و در رأسشان خودتان؟!
جناب پاپ: شخصیتتان برای بسیاری از مسیحیان جهان، به خصوص جوامع غربی، الگویی از ویژگیهای معنوی، اصول بشردوستانه و رسالتی متمدّن است، و قطعاً قتلعام و پاکسازی نژادی و قومی که اکنون در فلسطین جریان دارد، با واژه و مفهوم صلحی که شما به آن دعوت میکنید، ضدّ و نقیض میباشد. بنابراین یقیناً یک تراژدی در حال وقوع است، و اینجانب گمان نمیکنم که در ادبیات مسیحی یا معتقدات شرایع آسمانی دیگر، مجوّزی برای چنین اعمالی وجود داشته باشد که قتل و قصاص را جز به حق و مورد شرعی، مشروعیت بخشد.
پاپ عزیز: ما امّتی هستیم که به دینی تعلّق دارد که ظلم و یا تجاوز علیه یک انسان را هرگز نمیپسندد، صرف نظر از فرهنگ، اعتقادات، مذهب یا قومیت او. متعلّق به تمدّنی هستیم که به صلح، برادری، مهر انسانی، مدارا، و همزیستی مسالمت آمیز ایمان دارد. نمیخواهم نمونههای زیادی از تاریخ اسلامی با چنین رویکردی انسانگرایانه ذکر کنم چون برای همگان به خوبی تثبیت شده است اما صرفاً لازم میبینم در این مورد، اشارهای به اولین مرتبهی فتح بیت المقدس و فلسطین را که در روزگار خلیفهی راشد حضرت عمر بن الخطاب (رضی الله عنه) صورت گرفت بنمایم، چه که وی شگفتانگیزترین نمونههای بردباری دینی و برادری انسانی را به نمایش گذاشت. امیر المؤمنین (رضی الله عنه) پس از فتح قدس و فلسطین، با مسیحیان ملاقات نمود و متعهّد به اعطای امان و عفو عمومی، عهد همزیستی، عشق و شفقت به آنان شد. منشور عمر (رضی الله عنه) به ساکنان ایلیا (قدس) تضمین کرد که همه از امنیت برخوردار خواهند بود؛ امنیت در جانشان، مالشان، کلیساهایشان، صلیبهایشان، بیمارانشان، بیگناهانشان و بقیهی گروهها و تشکیلاتشان. و اینکه باید کلیساهایشان اشغال نشود، ویران نگردد، از محوطهی کلیساها کاسته نشود، و مصلوبهایشان نیز مورد تعدی قرار نگیرند، و هیچیک از اموالشان نابود نشود و نه مجبور به گرویدن به دین خود شوند و نه به کسی آسیبی وارد شود، و هیچ یک از یهودیان با آنها در شهر قدس زندگی نکنند (طبق خواهش و درخواست مسیحیان آنجا).
و اینگونه، امیرالمؤمنین (رضی الله عنه) در زمان قدرت مسلمانان به اصل آزادی عقیده در جامعه، علاقهمند بود.
ما امّتی هستیم که در تمامی مراحل سرگذشت خویش، به فرهنگ عفو، گذشت، و احسان شهره بودهایم، چنانکه سلطان ناصر صلاح الدین ایوبی (رحمه الله) بهترین نمونهی اخلاقی و الگویی تمامعیار در کردار نیک و مدارا نسبت به دشمنان مسیحیاش هنگام آزادسازی بیت المقدس تجلّی نمود. شاهدین زیادی از اهالی قدس گواه این قضیه بوده و در تمجید از اخلاق نیک فاتحان مسلمان شهر قدس، شهادت دادهاند. چنانکه جیمز وستون، (مورّخ آمریکایی)، میگوید: «واقعاً، سربازان صلاح الدین هنگام فتح بیت المقدس در سال 1187 م، رفتار و کرداری مثال زدنی به نمایش گذاشتند، و سلطان صلاح الدین ایوبی نذر کرده بود که نه خودش و نه لشکریانش هرگز از اعمال خشن و رفتار جنگی صلیبیان که با مسلمانان هنگام اشغال بیت المقدس در سال 1099 م، انجام داده بودند، انتقام نگیرند. و به خاطر حمایت و حفاظت صلاح الدین از کلیسای "قیامت" و سایر اماکن مقدس مسیحی، و بردباری او نسبت به سایر ادیان و به خصوص مقدسات دین مسیحیت، واجب است که همهی تاریخخوانان و راویان منصف تاریخ، اقداماتش را تحسین و برجسته کنند، و به نظر میرسد که با فعالیتهای زیبایش به عنوان الگو و مصداق رفتار نیک مورد توجه قرار خواهد گرفت، و به علت نیکیهای متعدد ذاتی و رفتار انسانی با دشمنان، تا ابد به مهربانی، بردباری و حکمت مشهور خواهد ماند».
همانگونه، استیون رانسیمان (موّرخ و فیلسوف فرانسوی)، نیز میگوید: «... مسلمانان فاتح، به استقامت و انسانیت شهره بودند، در حالی که فرنگیان -مدت هشتاد و هشت سال- در خونریزی و قتل قربانیان غوطه میخوردند، اکنون هیچ خانهای غارت نمیشود و هیچ آسیبی به کسی نمیرسد. پلیسها به دستور صلاح الدین در خیابانها و دروازهی خانههای مردم پرسه میزنند و از هرگونه حمله به مسیحیان جلوگیری مینمایند».
رنه گروست (مورّخ فرانسوی)، با کلمات خودش، چنین روایت کرده: برخلاف صلیبیان، صلاح الدین ایوبی با شرافت، احساس انسانی و با روحیهی جوانمردی به تکتک وعدههای خویش جامهی عمل پوشانید و تحسین مورّخان لاتین را که وقایع آن دوره را ثبت میکردند، برانگیخت.
گروست، در ادامه میگوید: برخی از متعصّبان، از صلاح الدین خواستند تا معابد را ویران کند، و کلیسای "قیامت" را به هدف لغو زیارت مسیحیان باورمند به آئین تثلیث، از بین ببرد!، اما او این درخواست را رد کرده و فرمود: "چرا تخریب و نابود کنیم، تا زمانی که هدفشان صرفاً مکان صلیب و قبر مقدس است، نه بنای بیرونی، و حتّی اگر بناها را با خاک یکسان کنیم باز هم فرقههای مختلف مسیحی از آمدن و زیارت این مکان دست نخواهند کشید، پس بگذارید مانند خلیفهی راشده، سیّدنا عمر (رضی الله عنه) عمل کنیم که هنگام فتح بیت المقدس در سالهای اولیهی اسلام این بناها را حفظ کرد و از تخریبشان بازداشت".
گروست، پیرو این عبارت زیبای سلطان صلاح الدین ایوبی چنین تعلیقی ذکر میکند: «تمام آنچه از آزادی رأى و اندیشه که سلطان بدان موصوف بود در این عبارت زیبایش برجسته شده است».
جناب پاپ: ما [مسلمانان] معتقدیم که دفاع از مظلومان، اعم از مسلمان و غیر مسلمان، یکی از اسباب تقرّب جویی به خالق هستی است؛ آن ذاتی که خود را در قرآن کریم، با زیباترین اسماء و عالیترین صفات، توصیف و تعریف نموده و فرموده است:
[هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ¤ هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ¤ هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ] (الحشر: ۲۲ – ۲۴).
ترجمه:
اوست آن خدايى كه معبود [راستينى] جز او نيست. داننده نهان و آشكار. اوست بخشاينده مهربان¤ اوست خدايى كه معبود [راستينى] جز او نيست. پادشاه پاك سالم [از هر عيب] ايمنى دهنده نگهبان پيروزمند جبّار متكبّر. خداوند از آنچه شرك مى آورند پاك است¤ اوست خداوند آفريدگار نو آفرين نقشبند. او نامهاى نيك دارد. آنچه در آسمانها و زمين است او را به پاكى ياد مى كند. و اوست پيروزمند فرزانه.
قطعاً بازگشت همهی مخلوقات به سوی خدا خواهد بود و او آنها را در برابر اعمال نیک و بدشان بازخواست میکند و پس از گذر از دنیای ترسناک برزخ به بهشت یا جهنم روان میشوند.
جناب پاپ: همانا افترای بزرگی که توسط برخی از نویسندگان، مورّخان، روحانیون و تحریفگران وابسته به صهیونیسم صورت گرفته و سبب شده در تمدن و ارزشهای غرب چنین تلقی شود که هیکل و معبد سلیمان و سرزمین موعود در قدس است و در اثر این باور نادرست، امروزه شاهد کشته شدن هزاران هزار بیگناه در غزه هستیم، در واقع افترائات و انحرافات باطلیاند که بسیاری از روحانیون و باستان شناسان مسیحی در تحقیقات علمی و عینی خویش آنرا به چالش کشیدهاند حتی خود یهودیان. بنابراین، به عنوان نمونه برخی از آن گفتهها را یادآور میشوم:
باستان شناس اسرائیلی، "اسرائیل والینشتاین"، که یکی از تحصیلکردگان دانشگاه تل آویو است و نظرش را تعدادی از محقّقان یهودی و غربی نیز تأیید کردند میگوید: با حفر و کندن زیر حرم بیت المقدس، مسجد الاقصی، و مسجد قبة الصخرة حتی یک مدرک مبنی بر صحت وجود سرزمین موعود و داستان معبد سلیمان یافت نشده است. و نتایجی که توسط باستان شناسی دیگر از دانشگاه تل آویو، پروفسور زائف هرتزوگ که در بسیاری از کاوشها و مأموریتهای باستان شناسی در بیت المقدس، اریحا و مناطق وسیعی از فلسطین شرکت داشت، به اثبات رسید، او را به این نتیجه رساند: «زمان آن رسیده است که از جستجوی چیزی که هرگز وجود نداشته دست برداریم».
حاخام کن اسپیرو، که دانشجویان مذهبی یهودی را از سرتاسر جهان به اریحا جذب میکند، نیز اعتراف نموده که شواهد علمی برای صحت داستان های یهودی دربارهی سرزمین موعود ناقص یا تقریباً ضعیف است.
موارد حقایقی بود که توسط کشیش، دکتر مونتر اسحاق، رئیس دانشکدهی انجیل شناسی بیت لحم و کشیش کلیسای لوتری عیسی مسیح، در کتاب بسیار مهمی تحت عنوان "سرزمین موعود" تأیید شده است.
همچنین باستان شناس ایرلندی-آمریکایی جان دومینیک کراسان نیز در این راستا همین نتیجه را دریافته و به وهمی بودن "وعدهها و ادعاهای تورات" و آنچه که تحقیقات عمیق باستان شناسی در بیت المقدس و فلسطین اثبات کرده، اذعان نموده است.
جناب پاپ! اینها برخی از براهین و دلایلی بود که باعث شده تا ما همواره بر اهمیت انصاف و التزام به حقایق تاریخی بر اساس مدارک عقلی و منطقی تأکید ورزیم مبنی بر اینکه فلسطینیان، مردم اصیل و دارای حق تاریخی سرزمین فلسطیناند و از آنجهت سزاوار حفظ سرزمین خویش و دفاع از شرف و مقدساتشان میباشند و همین موارد ما را واداشته تا تعهّد و پایبندیشان نسبت به این میراث فرهنگی اسلامی، و مسیحی را در سرزمین قدس و فلسطین که با رژیم اشغالگر اسرائیل روبرو هستند برای آنها توجیه کنیم، رژیم غاصبی که تمام روایت های خود را بر اساس دلایلی پوچ، ضعیف و براهینی استوار کرده است که هیچ اعتبار و ثبوتی ندارند.
جناب پاپ: شرایط طاقتفرسای انسانی که مردم فلسطین می گذرانند، از منظر انسانی و اخلاقی بر شما ایجاب می کند که در موارد زیر مداخله کنید:
- رد و تقبیح آنچه بر سر غیرنظامیان بیگناه در فلسطین و غزه اتفاق می افتد، و لزوم حمایت از آنها دور از میادین جنگی.
- رد و محکومیت اعمال وحشیانه و غیر انسانی صهیونیستها از جمله: تخریب مساجد، کلیساها، مدارس، بیمارستانها، مراکز دفاع غیر نظامیان، نانواییها، ایستگاههای برق، جادههای عبور و مرور، ایستگاههای آب، و محلههای مسکونی امن. و حفاظت از پناهگاههای آژانس امدادرسانی (آنروا) برای غیرنظامیان آواره.
- رفع و برچیدن محاصرهی ظالمانه بر مردم غزّه که از سال 2006 م تاکنون ادامه یافته است. و پایان بخشیدن به درد و رنج انسانی اهالی فلسطین بطور کلی.
جناب پاپ: این است پیام ما و ما قطعاً آنرا با استناد به دادههای علمی و تاریخی، و دیدگاهی که اصول و ارزشهای تعاون، گفتگو و مدارا را تثبیت می کند، ارسال میکنیم؛ نیز کاملاً واقفیم بر دعوت مسیح (علیه السلام) در دفع و مقابله با ظلم و فساد. ما برخوردار از رویکردی اسلامی در تحقق صلح، عدالت و برادری انسانی هستیم و به دعوت پیامبران حاکم، سیدنا داوود و سیدنا سلیمان (علیهما السلام) ایمان داریم. و چنانکه قرائن و شواهد، قاطعیت حق فلسطینیان بر سرزمین فلسطین را اثبات میکند، باز هم آماده و طرفدار تفاهم و گفتوگوی فرهنگها، تمدنها و باورها میباشیم و کاملاً مخالفیم با تنگنظری و یکجانبهگراییِ خصمانه که همواره برای انسانها رودخانههایی از خون بجا گذاشته و آثار روانی، اجتماعی و مادیاش، رخسار بشریت را تیره و تار ساخته، چنانکه ویرانی، ترس و خشونت را بر سراسر این کرهی خاکی به یادگار گذاشته و سبب گسست ارتباط و نزدیکی بین مردمان و فرهنگها گشته است. و میدانیم این پدیدهی شوم با دعوت عیسی مسیح (علیه السلام) و رسالت محمد -صلی الله علیه وسلّم- که خاتم الانبیاء، و پایاندهندهی رسالتهای آسمانی در صلح، عشق، تعاون، جانشینی و آبادی جهان هستی است، کاملاً در تضاد میباشد.
و الحمدلله رب العالمین.
=======
نویسنده: شیخ دکتر علی محمد صلّابی.
(معاون دبیرکل اتحادیه جهانی علمای مسلمان)
٠٧ ربیع الثانی ۱۴۴۶ ق / 22 اکتبر 2023 م.
ترجمه: محمد داوود یعقوبی
هرات- افغانستان